ارتباط بین عواطف منفی و شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر
نویسندگان
چکیده
سابقه و هدف: سندرم روده تحریک پذیر از اختلالات بسیار شایع دستگاه گوارش می باشد که به عنوان یک اختلال روان- تنی مورد توجه قرار گرفته است. شخصیت تیپ d که با دو ویژگی کلی عواطف منفی و بازداری اجتماعی مشخص می شود در اتیولوژی برخی بیماریهای روان-تنی مطرح بوده است. معهذا، نقش آن در شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر هنوز ناشناخته مانده است. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عواطف منفی و شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 194 بیمار با تشخیص قطعی سندرم روده تحریک پذیر از بیمارانی که از زمستان 1387 تا تابستان 1388 به درمانگاه روان تنی مرکز پزشکی نور اصفهان مراجعه نمودند، انجام شد. با استفاده از مقیاس شخصیتی تیپ d بیماران به دو گروه با تیپ شخصیت d (هفتاد و نه بیمار) و بدون تیپ شخصیت d (صد و پانزده بیمار) تقسیم شدند. داده ها با استفاده از مقیاس شخصیت تیپ d و مقیاس شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که 7/40% بیماران دارای شخصیت تیپ d بودند. گرچه در تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری در شدت سندرم روده تحریک پذیر (39/1=f و 24/0=p) بین دو گروه بیماران با تیپ شخصیتی d و فاقد تیپ شخصیتی d مشاهد نشد. اما تحلیل رگرسیون نشان داد عواطف منفی (03/4=β و 006/0=p) بعنوان یکی از ابعاد شخصیت d و طول مدت درمان (428/0=β و 038/0=p) شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر را بطور معنی داری پیش بینی می کند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که تیپ شخصیتی d به عنوان یک عامل روانشناختی در شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر تاثیر ندارد اما احتمالا عواطف منفی به عنوان یکی از ابعاد شخصیت تیپ d در شدت علائم سندرم روده تحریک پذیر نقش دارد.
منابع مشابه
تعیین اثربخشی نوروفیدبک در کاهش اضطراب و شدت علائم بیماران با سندرم روده تحریک پذیر (IBS)
Background & Aims: Irritable bowel syndrome (IBS) is a functional gastrointestinal disorder that can be stimulated and intensified by psychological factors such as anxiety. The present research aimed at determining the effect of neurofeedback as a psychological treatment technique in decreasing anxiety and symptom severity of patients with IBS. Materials & Methods: This research was a quasi-ex...
متن کاملبررسی ارتباط Post - nasal discharge با سندرم روده تحریک پذیر
چکیده مقدمه: سندرم روده تحریک پذیر (IBS) شایعترین بیماری دستگاه گوارش می باشد که در حدود 22-14 در صد افراد جامعـه را مبتــلا می نمایـد. ایـن مطالعـه با هـدف تعیین ارتبـا ط بین PND(Post nasal discharge) و IBS انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه به صورت Case -Control انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه بیمارانی است که در سال 1379 به درمانگاه تخصصی داخلی بیمارستان توحید سنندج مراجعه نموده اند. ...
متن کاملبررسی ارتباط بین الگوهای غذایی و شیوع سندرم روده تحریک پذیر
Introduction & Objective: Although several dietary factors have been reported to alleviate or ag-gravate the symptoms of irritable bowel syndrome (IBS), no information is available linking dietary patterns to irritable bowel syndrome. Objective: This study was undertaken to assess the association between dietary patterns and the risk of irritable bowel syndrome among Ira-nian adults. Material...
متن کاملارتباط بین ادراک بیماری و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر
Background and purpose: Health related quality of life (HRQOL) is a main outcome in irritable bowel syndrome (IBS). Several psychological factors are mentioned as effective factors in determining HRQOL in IBS patients. The aim of this study is to determine the association between patient’s illness perceptions and HRQOL in IBS sufferers. Materials and methods: In this cross-sectional study 160 ...
متن کاملبررسی اثرات ماست پروبیوتیک در کنترل علائم بالینی سندرم روده تحریک پذیر
زمینه و هدف: سندرم روده تحریکپذیر ( IBS ) Irritable Bowel Syndrome نوعی اختلال عملکردی رودهای است که شیوع بالائی در کلیه کشورهای دنیا و از جمله ایران دارد. با توجه به عدم وجود درمان مؤثر و مزمن بودن بیماری که معمولاً با تشویش و اضطراب بیماران و درمانده شدن پزشک معالج همراه است، پیدا کردن راه حل درمانی مؤثرتری که بتواند علائم بیماران از جمله درد شکم و تغییرات اجابت مزاج را کنترل نماید، ضروری ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مجله دانشگاه علوم پزشکی بابلجلد ۱۴، شماره ۲، صفحات ۷۳-۸۱
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023